شهید محراب آیت الله دستغیب

شهید محراب آیت الله دستغیب

شهید محراب آیت الله دستغیب

image description

آیت الله سید محمد هاشم دستغیب

آیت الله سید محمد هاشم دستغیب

حجه السلام سید محمد ابرا هیم دستغیب

حجه السلام سید محمد ابرا هیم دستغیب

حجه السلام سید محمد ابرا هیم دستغیب

آخرین مطالب سایت

article thumbnail

سرچشمه‌های اخلاق انسانی پژوهشگران اجتماعی با دلایل موجه یکسان به عوامل اجتماعی - فرهنگی اشاره می کنند که در ج [ ... ]

article thumbnail

سخن هفته راهى که دنیاى اسلام را بیدار کرد         راهی که شما پاسداران و فداکاران عزیز، در راه پیروزی انقلاب  [ ... ]

article thumbnail

جستاری در علل پیمان شکنی کوفیان       آنان که کوفه را می‌شناسند می‌دانند که سابقه پیمان شکنی‌اش بیش از سابق [ ... ]

article thumbnail

  کمک و یاور همسر باشید مصداق بارز و الگوی کامل صدیقین، حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام)و همسر بزرگوارشان زهرا [ ... ]

خانه

معلم مساوات

امام صادق «ع»:
"اهل اسلام فرزندان اسلامند، و من در بخشش آنان را برابر با یک دیگر در نظر میگیرم؛ و فضایل ایشان امرى است میان آنان و خدایشان.
من به آنان همچون فرزندان یک مرد نگاه میکنم که در میراث فضل و صلاح هیچ یک به حساب نمیآید، و فرزندى که بالاتر است بیش از آنکه پایین‏تر است سهم نمیبرد. آنگاه فرمود: روش رسول خدا «ص» نیز از آغاز همین گونه بود؛ لیکن دیگرى (که به سنّت پیامبر «ص» عمل نکرد، به کسانى امتیاز داد و) گفت: کسانى را به سبب توفیقى که به لحاظ سوابق اسلامى نصیب آنان گشت، بر دیگران مقدّم میدارم (و به آنان مبلغ بیشترى میداد)."
و این تعلیم یکی از دلایلی است بر مبتنى بودن اسلام بر اصل «مساوات»، چه در بخشش دولتى و چه جز آن. و اصل همین است. نیز دلیل بر آن است که پیروان سیره اهل بیت «ع» در اسلام (که همان سیره نبوى است)، براى سوابق معنوى تأثیرى در قضایاى مادّى قائل نمیشوند.
آگاهى‏

چنان که مشاهده شد، امام جعفر صادق «ع» میگوید: «اهل اسلام فرزندان اسلامند …». آیا پس از این آموزش و جهت‏دهى- و آنچه در همین موضوع در احادیث متعدّد و جهت‏بخش، و در قرآن کریم در باره «برادرى ایمانى» آمده است- چگونه هر مسلمان آگاه (تا چه رسد به علما و دانشمندان اسلام)، میتواند این تفاوتهاى سنگین و خردکننده را که میان فرزندان اسلام، در جوانب گوناگون‏ معیشت و زندگى مشاهده میشود، مشروع بداند و به آن رضا دهد
این اموال فراوان و املاک حاصلخیز و کاخهاى چند هزار مترى، با چمنزارها و باغها و استخرها و تالارها و اطاقهاى خواب، و فرشهاى رنگارنگ، و لباسهاى «مد» روز، و بسیارى وسائل رفاهى و تجمّلى دیگر، براى گروهى …

و آن کوخهاى حاکى از بیچارگى، و آکنده از رنجها و تلخیهاى زندگى و فقر و بیمارى و بدبختى و گرسنگى و چرکى و پلیدى، براى گروههایى …

این اوقات فراغت، در یک زندگى شیرین و آرام و آکنده از آسایش و رفاه مادّى، و سفرهاى گردش و سیاحت(و زیارت) در شهرهاى مختلف، و هتلهای مجلّل، و …

و آن اوقات نحس پر از پریشانى و نادارى و فشارهاى کمرشکن کار، و اضافه‏کاری هاى اضطرارى و پیامدهاى آن، و نداشتن تعطیلات کافى و …

و نباید زندگى روستانشینان را فراموش کنیم با گونه‏ هاى مختلف بدبختى و فقر و کمبود ضروریّات ابتدایى و … تا چه رسد به امکانات رفاهى … و زندگى آنان که دنبال کار مى‏ گردند و پیدا نمى‏ کنند، و آنان که راهى براى دست یافتن به سرپناهى و اندک وسیله معیشتى ندارند، و کسانى دیگر از این گونه …

آیا همه این گروهها فرزندان اسلامند، و همچون فرزندان یک پدر زندگى میکنند، آن گونه که امام جعفر صادق «ع» خواسته است...

آیا باید به همین گونه، از جنایتهاى هولناکى که در حقّ انسان و انسانیّت صورت میگیرد چشم بپوشیم، و به مردمان چنان وانمود کنیم که اسلام آنها را قبول دارد، یا طرد نمیکند؟

آیا باید به همین گونه، آگاهان را به احساس شکست و نومیدى، گرفتاران و رنجبران را به یأس و سقوط، و جوانان حسّاس را به افتادن در دام مکتبهاى الحادى و افکار گمراه‏ کننده و باورسوز سوق دهیم، و چنان گمان کنیم که کارهاى خوب انجام میدهیم؟! آیا اسلام، «خورد و برد» هاى جهنّمى و واقعیّتهاى غیر مردمى تجاوزکارانه را به هر نامى که باشد تأیید میکند …؟ اگر چنین باشد، پس دیگر این تعالیم براى چه آمده است: «أهل الإسلام هم أبناءالإسلام …»؟ و … و … و دیگر جایگاه قسط و عدل قرآنى کجا خواهد بود؟


و آیا- پس از این همه- این انصاف و انسانیّت و دین است که دفاعگرانى را که به پیروى از پیامبران «ع» و اوصیاى آنان، از محرومان و حقوق و کرامت آنان دفاع میکنند، و از این رو این فاصله‏ هاى ناسازگار با موازین الهى را نمى‏ پذیرند، به چپگرایى و امثال آن متّهم سازند، و با همین برخورد، طاغوتهاى اقتصادى را (که به تعبیر امام علیّ بن الحسین سجّاد «ع»: مصیبت جامعه اسلامیند)، به کارهاى زشتشان تشجیع کنند؟

پروردگارا! تو بیامرز، که سرانجام به سوى تو بازمى‏ گردیم …

منبع :
#الحیات_ج5_ص192 http://alhayat.ir/archives/841