درباره ی جلسات وعظ و سخنرانی آیت الله شهید دستغیب گفته شده است: «… همه از سخنان ایشان به قسمی منقلب می شدند که گاهی از همان آغاز صحبت گریه می کردند. چه بسیار جوان هایی که دیندار، متهجد و هدایت شدند و چه پیرها که از گذشته های خود تائب گردیدند. چه سحر بیانی داشت که این طور دگرگون می ساخت، نه! سحر بیان نبود؛ بلکه آن روح صاف و ملکوتی بود که از لا به لای سخنانش جان می بخشید. برخی از جوان ها پس از بیرون آمدن از مجلس اخلاقش، در کوچه ها تلو تلو می خوردند؛ یعنی، تعادلشان را چون مست ها از دست می دادند، اما مست یاد خدا و عشق به الله بودند.» هم چنین درباره ی این عارف زنده یاد گفته اند: «… نفس گرمش چنان حال آور بود که گاهی برخی افراد، از سخنانش به حال عشوه می افتادند و برخی ناز پروردگان از ترس این که سخنان آتشین ایشان، جرقه ای به خرمن خیالات واهی شان بیفتد، به مجلس ایشان حاضر نمی شدند…آری شهید دستغیب نمودار اخلاص، مجسمه ی تقوا و فضیلت و مظهر زهد و عبادت بود… حق مطلب آن است که «استعاذه ی حقیقی داشت و خودش را ساخته بود… با ریاضت های طولانی و شرعی با شیطان جنگید و پیروز شد. از این رو سخنان ایشان، این چنین بر دل ها می نشست، چون از دلی صاف و بی غبار برمی آید و این گونه راه تهذیب نفس و تحصیل اخلاق فاضله را می آموزد.»
منبع: https://b2n.ir/45645