شهید محراب آیت الله دستغیب

شهید محراب آیت الله دستغیب

شهید محراب آیت الله دستغیب

image description

آیت الله سید محمد هاشم دستغیب

آیت الله سید محمد هاشم دستغیب

حجه السلام سید محمد ابرا هیم دستغیب

حجه السلام سید محمد ابرا هیم دستغیب

حجه السلام سید محمد ابرا هیم دستغیب

آخرین مطالب سایت

article thumbnail

سرچشمه‌های اخلاق انسانی پژوهشگران اجتماعی با دلایل موجه یکسان به عوامل اجتماعی - فرهنگی اشاره می کنند که در ج [ ... ]

article thumbnail

سخن هفته راهى که دنیاى اسلام را بیدار کرد         راهی که شما پاسداران و فداکاران عزیز، در راه پیروزی انقلاب  [ ... ]

article thumbnail

جستاری در علل پیمان شکنی کوفیان       آنان که کوفه را می‌شناسند می‌دانند که سابقه پیمان شکنی‌اش بیش از سابق [ ... ]

article thumbnail

  کمک و یاور همسر باشید مصداق بارز و الگوی کامل صدیقین، حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام)و همسر بزرگوارشان زهرا [ ... ]

خانه

شیرین ترین نماز

 

یک وقتی ما در ستاد نماز نوشتیم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است.

گفت در اتوبوس داشتم می رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت برویم به راننده بگوییم نگه دار، گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی دارد، گفت التماسش می کنیم، گفت نگه نمی دارد، گفت تو به او بگو، گفت گفتم نگه نمی دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می کنم، پدر عصبانی شد، دختر گفت که آقاجان می شود امروز شما دخالت نکنی؟ امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم، گفت خوب هر غلطی می خواهی بکن.

می گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد، زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون، دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو، شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت، قرآن یک آیه دارد می گوید کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی خواهد بدهد. «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/۹۶ یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا» ، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می گذاریم.

شاگرد شوفر نگاه کرد دید دختر وسط اتوبوس نشسته دارد وضو می گیرد، گفت دختر چه می کنی؟ گفت آقا من وضو می گیرم ولی سعی می کنم آب به اتوبوس نچکد، می خواهم روی صندلی نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک خورده نگاهش کرد و چیزی به او نگفت. به راننده گفت عباس آقا، راننده، ببین این دارد وضو می گیرد، راننده هم همین طور که جاده را می دید در آینه هم دختر را می دید، هی جاده را می دید، آینه را می دید، جاده را می دید، آینه را می دید، مهر دختر در دل راننده هم نشست، گفت دختر عزیزم می خواهی نماز بخوانی؟ من می ایستم، ماشین را کشید کنار گفت نماز بخوان آقاجان، آفرین، چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می گویی وایسا او برای یک سیخ کباب می ایستد، برای نماز جامعه نمی ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست.
دختر می گفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم الله اکبر، یک مرتبه اتوبوسی ها نگاه کردند او گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، او گفت ببین چه دختر باهمتی، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، می گفت یکی یکی آنهایی هم که نخوانده بودند ایستادند، گفت یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نماز می خوانند. گفت شیرین ترین نماز من این بود که دیدم لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد، منِ بچه یازده ساله هم می توانم در فضای خودم امام باشم.

yon.ir/3HHGT

خاطره از: حجت الاسلام قرائتی